دسته چک دولت در دست سازمان برنامه است، هر هزینهای، باید ابتدا از سوی سازمان برنامه تخصیص داده شود. لذا سازمان برنامه نهاد بسیار قدرتمندی در حاکمیت کشور است. میرکاظمی بهعنوان رئیس سازمان برنامه باید سریعا دست بهکار نوشتن بودجه سال ۱۴۰۱ بشود. بودجه ۱۴۰۰ با کسری زیاد همراه بود و طبعا امسال با تورم قابل توجهی مواجه خواهیم بود. رئیسی قول مهار تورم را داده است، و از الزامات عمل به چنین قولی، این است که میرکاظمی بودجه ۱۴۰۱ را چنان بنویسد که که اگر نگوئیم تراز باشد، لااقل کسری خیلی کمی داشته باشد.
نوشتن بودجه؛ قدم گذاشتن در راهی دشوار
نوشتن بودجه با چانهزنی با وزارتخانهها آغاز میشود. یک سری چانهزنی باید با محرابیان وزیر نیروصورت بگیرد، کشور مشکل برق دارد، ظرفیت تولید پائین است. شبکه توزیع فرسوده است، مشکل آب هم که داریم. پس از بودجه وزارت نیرو نمیشود زد.
چانهزنی دیگر باید با قاسمی وزیر راه و شهرسازی صورت بگیرد. رئیسی قول ساخت یک میلیون مسکن را داده، منابع ساخت این میزان مسکن قرار است از کجا تامین شود؟ چقدرش در بودجه ۱۴۰۱ منعکس خواهد شد؟
چانهزنی دیگر با فاطمیامین، وزیر صمت باید انجام گیرد. احتمالا اولین اولویت این وزرات واردات کالاهای اساسی است، تا مطمئن شویم ذخایر گوشت، ذرت، جو و... کافی است.
اینها همه به پول نیاز دارند. رئیسی قول داده که هزینه خوراک مردم با دلار بالا و پائین نشود، اما نرخ ارز رو به افزایش است، پس میرکاظمی، باید به فاطمیامین وزارت صمت، بودجه بیشتری بدهد تا کالاهای اساسی آنقدر زیاد وارد شود که سفره مردم نوسانات دلار را احساس نکند. بخش قابل توجهی از بودجه کشور، حقوق معلمان است، طبعا باغگلی بهعنوان وزیر آموزشوپرورش، میخواهد مطمئن شود که معیشت معلمان، تحت فشار قرار نمیگیرد. با توجه به تورم ۱۴۰۰، این مستلزم افزایش متناسب حقوق معلمان است که میرکاظمی باید به لیست بودجه اضافه کند.
به هرحال تصویب بودجه با مجلس است و دولت موظف است به اجرای مصوبه مجلس. در این وضعیت میرکاظمی باید بودجه تقریبا تراز بنویسد تا تعهدات رئیسی در مورد کاهش تورم محقق شود. قبل از رسیدن به بودجه ۱۴۰۱، میرکاظمی باید بودجه ۱۴۰۰ را هم بازنگری کند، یک هفته بعد از اینکه رئیسی اصلاحیه مجلس بر بودجه ۱۴۰۰ را به سازمان برنامه ابلاغ کرد، چند روز بعد به سازمان برنامه دستور داد بودجه ۱۴۰۰ اصلاح شده و بهصورت متمم به مجلس فرستاده شود. همچنین رئیسی دستور داد که پایه پولی کشور، بههیچ عنوان بالا نرود.
نگاه رئیسجمهور نسبت به پایه پولی نگرانکننده است
جناب آقای رئیسی وقتی در مورد رشد پایه پولی ابراز نگرانی میکنیم، به این معناست که بانک مرکزی به پاسکردن چکهای بیمحل دولت یا بانکها، مشغول نشود. پاسکردن آن چکهای بیمحل، از طریق افزایش پایه پولی، افزایش نقدینگی را تسریع میکند و تورم را افزایش میدهد. پایه پولی باید در اختیار سیاستگذاری پولی باشد، تا متناسب با نیازهای پولی کشور و با هدف ثبات قیمت، نه متناسب با نیازهای بودجه و ماست مالی کردن بی انضباطیهای مالی، میزان پایه پولی کم و زیاد شود. بالا و پائین کردن پایه پولی قاعده و منطقی دارد و باید به سیاستگذار پولی سپرده شود. ما میگوئیم آقای رئیسی حواستان باشد، کسری بودجه سر نرود که بریزد در ترازنامه بانک مرکزی. نه که دستور بدهید به هیچعنوان پایه پولی بالا نرود. شما دو اقتصاددان در کنارتان دارید، یکی فرهاد رهبر و دیگری احسان خاندوزی. از آنها خواستهاید که پایه پولی را برای شما توضیح بدهند؟ وگرنه با این وضعیت چهارسال بسیار سختی در پیش دارید! کسی که به شما گفته به هیچعنوان نباید پایه پولی بالا نرود، کیست؟ وقتی میگویم رئیسجمهور اگر اقتصاددان نیست حداقل باید بینش اقتصادی داشته باشد، برای همین است. خزانهداری آمریکا این صحبتها را رصد میکند، و میتواند سر مذاکره از شما امتیاز بگیرد، به خاطر مردم، مشورت درست بگیرید.
پنج بودجه نابسامان!
سامان دادن به بودجه کشور پیچیدگیهای دیگری هم دارد، ما در واقع یک بودجه نداریم، پنج بودجه داریم، یک بودجه جاری عمرانی، که همانی است که منابع و مصارف دولت در آن مطرح میشود. بودجه دوم، بودجه بنگاههاست،که فقط به اندازه یک عدد در بودجه رسمی منعکس میشود و مجلس اصلا به جزئیات آن وارد نمیشود. بودجه سوم، هدفمندی است که در دل سند بودجه گنجانده شده، اما برای خودش یک بودجه مجزاست با منابع ومصارف خودش.بودجه چهارم تعهدات مالیست که در سنوات گذشته مجلس بهطور سالانه برای دولت ایجاد کرده و دیگر توجهی به میزان تعهدات و منابعی که قرار است برای آن تامین شود، ندارد؛ یعنی اساسا کاری به اینکه پولی برای تعهدات هست یا نه، ندارد.طبعا این بودجه چهارم دچار کسریهای جدی میشود، فشارش هم نهایتا میرود روی ترازنامه بانک مرکزی. تا چکهای بیمحل دولت را پاس کند. در نتیجه دوباره میرسیم به افزایش تورم. بودجه پنجم بودجه یارانه پنهان است، ارز ۴۲۰۰ برای کالاهای اساسی، نهاده یارانهای، سوخت یارانهای و ... همه مصارفی هستند که هیچوقت در یک برنامه رسمی ثبت نشدهاند و سالانه در مجلس مرور شده و تصویب نمیشوند! وقتی یک بودجه چند میلیارد دلاری هیچوقت نوشته نشود و گزارش عملکردی در مورد آن ارائه نشود، یعنی دست درازیهای بسیاری در آن اتفاق میافتد و سلطان فلان و بهمان تولید میکند و هیچ مسئولی هم، مسئولیت آنرا بر عهده نمیگیرد.کسری بودجهای کشور از محل چهار بودجه اخیر تحمل میکند، به مراتب بیشتر است، تا آنها هم تراز نشوند، وضعیت تورمی کشور به سامان نخواهد رسید.
معضلی به نام بودجه پنجم
در بین این پنج بودجه از نظر کسری داشتن و تورمزایی، چهار بودجه اول یک طرف، بودجه پنجم یک طرف! کسری بودجه پنجم به تنهایی چهار بودجه دیگر را در خود هضم میکند.سازمان برنامه آقای میرکاظمی، اگر نتواند این پنج بودجه را شفاف، منسجم و تراز کند، مشکلات به همان شکل همیشه ادامه خواهند داشت.بدون چنان اصلاحاتی و صرفا با تغییر آدمها، چیزی عوض نمیشود.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟